صفحات

۱۳۹۵ اردیبهشت ۵, یکشنبه

اخمو


قهوه ذاتش تلخ بوده ،قند می خواهم چکار؟
اخم می آید به من، لبخند می خواهم چکار؟

با تشکّراز تو که من را نصیحت می کنی
پنبه را لطفاً بده!من پند می خواهم چکار؟

با در و دیوارصحبت میکنم،راحت ترم
غیبت و چرت و چرند و گند ،می خواهم چکار؟

من چه دارم؟غیربغض شعر وعشق و موسقی
گریه کردم...لایک می کردند...می خواهم چکار؟

ساعت ویک جفت کفش کهنه هم دارم ولی
بیش از این بردست و پایم بند می خواهم چکار؟

زندگی پیچیده بود و زنده بودن سخت بود
مثل مردن ساده ام،ترفند می خواهم چکار؟

قیمت جان چند بود امروز در بازارتان؟
چند می ارزم؟بگو! هرچند،می خواهم چکار؟


آرش بنده بهمن