صفحات

۱۳۹۳ مرداد ۲۴, جمعه

قاطی


از چرخ و فلک گیج ترم تاب ندارم

اعصاب ندارم

هر روز پر از خوابم و شب خواب ندارم

اعصاب ندارم

بی موقعم و بی سبب و بی سر و بی خود

از بدو تولد

چیزی به جز این دسته از القاب ندارم

اعصاب ندارم

من در به در غرق شدن روی زمینم

یک عمر همینم

سی سال شنا کرده ام و آب ندارم

اعصاب ندارم

فیلترنتِ کم سرعتِ پُر مسخره بازی!

دنیای مجازی!

روحم وسط ات گم شده ردیاب ندارم

اعصاب ندارم

گفتید که دیوانه ام؟ این چیز بدی نیست

عالم عددی نیست

دیوانه ام و حسرت مهتاب ندارم

اعصاب ندارم

عکاس به من گفت:ببخشید، بخندید!

فهمید و نفهمید

بخشیدم و لبخند در این قاب ندارم

اعصاب ندارم

لبهام به اندازه ی لبخند ترک خورد

روحم به درک خورد

پرتاب شد و قدرت پرتاب ندارم

اعصاب ندارم

آرامش ذاتی وجودم عصبانیست

بودم عصبانیست

بودا ام ُ نیلوفرِ مرداب ندارم

اعصاب ندارم


آرش بنده بهمن

۲ نظر:

Unknown گفت...

خیلی عالی، واقعا قشنگ بود.

ناشناس گفت...

زنده باشی کاکام . خیلی خوب