صفحات

۱۳۹۵ آذر ۸, دوشنبه

بعضی خطوط ساده هم شعر اند.

سرت را بگذار جایی که پیش از این قلبم بوده
و در آغوش بگیر زمینی را که بالای سرم است
در چمن سبز دراز بکش
و به خاطر بیاور زمانی را که عاشقم بودی.

جلوتر بیا، و لطفاً این قدر کم رو نباش
در زیر آسمان بارانی بایست
و ببین که ماه سوی آسمان می آید
و به من فکر کن، هنگامی که قطاری می گذرد.

خار و خاشاک را از رویم به کناری بزن
و سوت زنان «او پرسه نمی زد» را بخوان
حالا از من تنها حبابی مانده؛
حبابی که حالا در تو شناور شده.

به زیر سایه ام بایست
به زیر سایه ی من، که چیزها حالا از او نشأت می گیرند
و بادنما را ببین، که خواهد گفت:
بوی باران می آید.

خدا ستاره ها را گرفته و قلشان داده
نمی شود پرنده گان و شکوفه ها را از هم تشخیص داد
هرگز از من رها نخواهی شد،
چون خدا از من درختی برخواهد آورد...

و لطفاً... خواهش می کنم با من خداحافظی نکن.
به من بگو آسمان چه شکلی است
و اگر آسمان بیفتد، این را از من داشته باش:
مرغ مقلد خواهیم گرفت.


پ.ن: ترجمه ی آزاد از ترانه ی Green Grass اثر Tom Waits
 - من می گویم که آب انگور خوش است.

۱ نظر:

gadsabins گفت...

Borgata Hotel Casino & Spa - Mapyro
Mapyro users can browse 서울특별 출장샵 through 파주 출장마사지 a wide range of 성남 출장샵 casino games 익산 출장샵 available, from roulette 진주 출장안마 to blackjack. Check out our live roulette and blackjack